چرا باید همیشه استرس داشته باشیم؟
کاهش استرس این روزها دغدغه بسیاری از افراد است و روزانه بارها و بارها در گوگل جستوجو میشود. کتابهای بسیار زیادی نیز درباره راههای مدیریت و کاهش آن گفتهاند.
همه ما همیشه استرس را عاملی منفی دیدهایم که همیشه کارکرد مخرب داشته است و بازدهی ما را پایین آورده است.
اما باید گفت که استرس علاوه بر کارکردهای منفی، کارکردهای بسیار مفیدی نیز دارد که اگر با آنها آشنا شویم، میتواند بهشدت به رشد ما کمک کند.
در این مقاله کاربردی به روی دیگر سکه پرداختهایم و بررسی کردهایم که چرا و چگونه استرس میتواند برای ما مفید باشد.چرا دچار استرس میشویم؟
معمولاً زمانهایی که ما در شرایط جدیدی قرار میگیرم و قضاوت کاملی نیز نسبت به شرایط نداریم، دچار استرس میشویم.
هنگاهی که میخواهیم برای اولین بار در یک جمع جدید صحبت کنیم، زمانی که در جلسه امتحان قرار گرفتهایم، هنگامی که کسبوکار جدیدی را راهاندازی میکنیم، زمانی که یک مسئولیت مهم به ما واگذار شده است، هنگامی که تصمیم به توسعه مهارتهای فردی خود میگیریم و عادتهای جدیدی را در خود ایجاد میکنیم و …
آیا همیشه استرس مخرب است؟
معمولا استرس را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم میکنند.
⚫️ استرس منفی معمولاً باعث اختلال در روند پیشرفت ما میشود، ما را دچار سستی و سکون میکند. بدن را دچار تغییرات فیزیکی مانند تغییر رنگ صورت، دمای بدن، لرزش دستها و … میکند.
در نهایت باعث میشود که کارایی و بازدهی ما دچار اختلال شدید شود و ما را دچار ناتوانی میکند.
🔴 استرس مثبت نقش کلیدی برای ایجاد انگیزه در ما ایفا میکند. بدن ما زمانی که دچار نوع مثبت میشود، انرژی بسیار زیادی را دریافت میکند.
در اینجا انگیزه ما برای رشد و انجام کارهای با ریسک بالا زیاد میشود و بهشدت سرعت رشد ما افزایش پیدا میکند.
نمودار رابطه استرس و عملکرد
همانطور که در نمودار بالا میبینید، استرس در دو حالت برای ما کارکردی منفی دارد. ابتدا در حالتی که اصلاً وجود ندارد و دیگری در حالتی که سطح آن بسیار بالا است.
🔵 در حالت اول سطح استرس ما بسیار پایین است، در اینجا به همان نسبت سطح عملکرد ما نیز پایین میآید. معمولاً این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که ما دچار هیچ چالشی نیستیم.
مانند فردی که سالهاست در شرکتش ۳ کارمند دارد و هر هفته برای آنها سخنرانی میکند. مشتریانش افزایش پیدا نکرده است، سایز کسبوکارش ثابت مانده است و ۲۰ سال است که کارهای تکراری انجام میدهد.
فرد در این حالت هیچ استرسی را تجربه نمیکند، زیرا که در شرایط جدیدی قرار نمیگیرد؛ اما همین وضعیت سبب سکون این فرد شده است و هیچ رشدی را چه در مهارتهایش و چه در کسبوکارش تجربه نمیکند.
حتماً کارمندانی را دیدهاید که هیچ علاقهای به ارتقا سمت خود ندارند. این افراد نمیخواهند که با قرارگرفتن در شرایط جدید و پذیرش مسئولیتهای متفاوت، استرسی را تحمل کنند؛ اما همین اتفاق باعث میشود که دچار هیچ پیشرفتی در کار و زندگی خود نشوند.
🔵 در حالت دوم سطح استرس ما به شدت بالا میرود. در این حالت هورمنهایی در بدن ما ترشح میشود که باعث میشود دیگر نتوانیم هیچ کنترل موثری بر روی خود داشته باشیم.
همانطور که در نمودار رابطه استرس و عملکرد نیز دیدید، در شرایطی که سطح استرس بسیار بالا است نیز، عملکرد ما به شدت افت میکند و حتی از حالت اول هم پایینتر میآید.
فردی که برای اولین بار در همایش گردهمایی سازمان خود میخواهد برای جمعیت ۷۰۰ نفری سخنرانی کند و گزارشی را ارائه دهد؛ اگر دچار اعتماد به نفس کافی نباشد و قبلا تجربه چنین فضایی -هرچند کوچکتر- را نداشته باشد، دچار استرس شدید میشود.
در این حالت ممکن است کلاً کنترل خود را از دست بدهد و حتی بتوان علائم فیزیکی استرس را نیز مانند لرزش صدا و دستها را در او به شکل واضحی مشاهده کرد.
یا درحالت دیگر فردی که بدون داشتن هیچ تجربهای یا کارآموزی و مطالعهای، مستقیما از کارمندی -آنهم بهدلیل خسته شدن از دستورات مدیرش- به سمت کارآفرینی و راهاندازی کسبوکار میآید؛ ممکن است در اولین ماه پس از راهاندازی و سررسید هزینهها، با چالشهای جدیدی که رقبا ایجاد میکنند، اختلاف با مشتریان و … دچار استرس شدید شود.
در این حالت او نیز با از دست دادن کنترل خود بر اوضاع، معمولاً راهی جز سکون و تعطیلی کسبوکار درپیش نمیگیرد.
نقطه بهینه استرس
درواقع زمانی استرس برای ما مفید است و باعث افزایش کارایی ما میشود که در نقطه بهینه قرار داشته باشد. ما به این نقطه بهنیه که بر روی نمودار نیز مشخص است، ناحیه رشد میگوییم.
درواقع هنگامی که ما تصمیم میگیریم از کارهایی که دیگر در آنها هیچ استرسی را تجربه نمیکنیم، خارج شویم و کارها و شرایط جدیدی را تجربه کنیم، خود را وارد مجرای استرس میکنیم.
این استرس اگر به حدی باشد که به نقطه استرس شدید نزدیک نشود، نه تنها هیچ آسیبی به همراه ندارد، بلکه به شدت برای تامین انگیزه و انرژی ما در مسیر رشد ضروری است.
همه ما استرس داریم
همه ما انسانها وقتی که در شرایط جدید قرار میگیریم یا زمانی که فکر میکنیم کنترل شرایط و کارها فراتر از تواناییهایمان است؛ دچار استرس میشویم.
از حالا اگر در شرایط جدیدی قرار گرفتیم و دچار استرس شدیم، نباید آن کار را متوقف کنیم، بلکه با پذیرش اینکه هرکاری که باعث رشد ما و تواناییهای ما میشود، استرس دارد، آن را به هیجان و انگیزهای برای تلاش مضاعف تبدیل میکنیم.
ناحیه رشد
همه ما باید همیشه یادمان باشد که خود را دائما در ناحیه رشد قرار دهیم. مثلاً اگر تا به حال برای یک جمع ۳ نفره بارها صحبت کردهایم و دیگر دچار هیچ استرسی نمیشویم؛ وقت آن است که خود را در ناحیه رشد قرار دهیم.
نکتهای که دراینجا حائز اهمیت است، توجه به شرایط تحت فشار منفی است. برای قرار دادن خود در ناحیه رشد، به شرایط و تواناییهای خودتان نگاه کنید والا در دام نوع منفی گرفتار میشوید و نمیتوانید هیچ کاری را پیش ببرید.
در ادامه مثال قبلی، اینکه بخواهید مستقیما بعد از ۳ نفر برای ۷۰۰ نفر صحبت کنید، امری واضح است که دراینحالت دچار نوع منفی و مخرب میشوید.
در اینجا باید آستانه تحمل خود را پیدا کنید و کمکم آن را ارتقا دهید. مثلا هدف خود را پس از ۳ نفر، صحبتکردن برای ۱۰ نفر قرار دهید. دراینجا شما در ناحیه رشد قرار میگیرید؛ اما این استرس نهتنها بازدهی شما را کاهش نمیدهد، بلکه باعث رشد و تقویت مهارتهای شما نیز میشود.
تهیه لیست
همین الان بنشینید و لیستی از اقدامات، مهارتها و کارهای خود تهیه کنید. ببینید درچه کارهایی استرس ندارید، تلاش کنید کارهای جدیدی را انجام دهید، سطح آنها را بالا ببرید و خود را در ناحیه رشد قرار دهید.
همچنین کارها و شرایطی که شما را دچار استرس شدید و منفی میکند، لیست کنید و سعی کنید همان کار را به شکلی سبکتر و مقیاسی کوچکتر انجام دهید تا در این حالت نیز با کاهش استرس، خود را به ناحیه رشد برسانید.
هرگاه دیدید که مدتی است درشرایطی قرار گرفتهاید که استرس ندارید، نشاندهنده این است که در وضعیت سکون قرارگرفتهاید.
به آنها عمل کنید و مداوم این لیست را بر اساس شرایط جدیدتان بهروزرسانی کنید.